ایرانی؛ کالای ایرانی بخر!
این مطلب، پیش از این، در لادستان و عمارنامه منتشر شده است:
توسعه و مصرف در اقتصاد غربی
مفهوم «توسعه» یا دِوِلوپمِنت در فرهنگ غربی با درآمد سرانه و مصرف عجین شده است. پس برای توسعهی بیشتر باید مصرف افزونتری داشت. با این معیار، انسانها از دو حال خارج نیستند: فقیر و ثروتمند. شاخص تعیینکنندهی فقر و غِنا نیز «مصرف» است.
«مصرف»، یکی از ارکان نظام اقتصادی غرب یا همان اقتصاد سرمایهداری است. در اقتصاد کلاسیک اصولاً عرضه و تولید وقتی افزایش مییابد که تقاضا و مصرفِ بیشتر در جامعه باشد. تقاضا و مصرفِ بیشتر نیز به طور مستقیم بر تبلیغات بیشتر و جذابتر مبتنی است. لذا چند راه برای افزایش تقاضا در جامعه وجود دارد: کالاهای مصرفی جلا و تنوع بیشتری یابد، گرایشهای جدیدی نظیر تجددطلبی، مُدگرایی و ... برای مصرف بیشتر ایجاد گردد و نیز توسعه و جستجوی بازار (بازاریابی) که همان راه استعمار نو بوده است.
اصلاح الگوی مصرف و اقتصاد مقاومتی: دو راه نو در یک چارچوب تحلیل
در این یادداشت مجال نیست تا فرهنگ مصرف را نقد کنیم؛ اما اهمیت مفهوم اصلاح الگوی مصرف در این چارچوب قابل ارزیابی است. رهبر جمهوری اسلامی ایران در سال 1387، بر این امر تاکید ورزیدند تا از تقلید فرهنگ غربی پرهیز شود. این نامگذاری، جلوهای از دغدغهی اقتصادی اولویتدار کنونی معظم له نسبت به شرایط اقتصادی آینده بود. همین امر موجب ابلاغ «سیاست های کلی اصلاح الگوی مصرف» در سال 1389 گردید. و متعاقب آن ضمن ابلاغ «سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی» در سال 1392، یکی از بندهای آن را به مدیریت مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی همراه با برنامه ریزی برای ارتقا کیفیت و رقابتپذیری در تولید اختصاص دادند.
«اصلاح الگوی مصرف» و «اقتصاد مقاومتی» هر یک مسیر استقامت و راه نویی است در برابر تهاجم روشهای مدرن بوسیله فرهنگ غرب و میتوان با به کار بردن آن دو، بیش از پیش در مرحله دولت سازی که یکی از مراحل فرآیند ایجاد تمدن اسلامی است، قدم برداشت. در این مرحله که با پشت سر گذاشتن شکلدهی انقلاب و تشکیل نظام اسلامی، سعی در ایجاد و افزایش کارآیی نهادها و بنیانهای مدیریت کلان کشور دارد، دولت اسلامی محقق می گردد. از طرف دیگر در سطح تحلیل خُرد و فردی، انتخاب کالا برای مصارف شخصی یا عمومی، از اقداماتی است که در این راستا قابل ارزیابی میباشد.
فرصت های انتخاب یک کالا
لذا در انتخاب نوع کالای مصرفی دقت کافی لازم است. لیکن میتوانیم میان نوع کالایی را که شایسته است مصرف کنیم، انتخابی عقلانی و همچنین عقلایی داشته باشیم.
انتخاب هر کالایی، فرصتهای گوناگونی پیشروی ملت و دولت قرار میدهد که اهم آنها به شرح زیر است:
1. ایجاد شغل و کاهش نرخ بیکاری
2. حمایت از کارِ کارگر و تضمین شغل وی
3. حمایت از ابتکارِ کارگر و تشویق وی به ابتکارات بعدی که تنوع محصول تولیدی را افزایش خواهد داد
4. افزایش ثروت ملی و تقویت اقتصاد
5. شکلگیری استقلال اقتصادی در نتیجه ی توجه به سرمایه ملی و تولید ملی
6.کاهش هزینههای واردات و صرفهجویی ارزی در شرایط تحریم
استفاده از کالای نه چندان باکیفیت ایرانی
بنابراین حمایت از تولید کننده ایرانی برابر است با تداوم کارِ کارگر ایرانی که غرورِ ملی آن را پشتیبانی میکند. همانطور که حمایت از تولیدکننده ضرورت دارد، حمایت از حقوق مصرف کننده نیز از ضروریات است و نمیتوان مصرف کننده را برای حمایت از تولید مجبور به خرید کالایی بیکیفیت کرد. اما یک سوال: آیا همه اجناس داخلی بیکیفیت است؟
اولاً همه کالاهای ایرانی، بی کیفیت نیستند. برای نمونه باید از محصولات کشاورزی نظیر زعفران و صنایع نساجی ایران نام برد که در دنیا زبانزد هستند.
ثانیاً کیفیت امری است که برای تحقق آن نیاز به پشتیبانی و حمایت از کالا دارد. بگونهای که کیفیت تولید هر محصولی در مرحله اول، حداکثری نیست و با حمایت بیشتر و تولید در مراحل بعدی، کیفیت کالای مصرفی بهبود مییابد.
کالاهای خارجی معمولاً از کیفیت بالاتری برخوردارند، کیفیت کالای خارجی نیز در اوان امر، بدلیل عدم تقاضا و مصرف کافی از سوی مردم، کیفیت خوبی نداشته و با گذشت زمان، اقبال مردم به آنها افزایش یافته است. لذا تاکید بر استفاده از کالای داخلی به این خاطر است که با تولید هر چه بیشتر محصول ایرانی، خواهناخواه و بتدریج کیفیت کالا بالا رفته و متنوعتر میگردد.
ثالثاً استفاده از کالای بیکیفیت داخلی در بلند مدت فوایدی دارد که بر مضرات کوتاه مدتش میارزد. برای نمونه باید از کشور ژاپن یاد کرد که مردمش سالها دروازهی کشورشان را به ورود کالای خارجی بستند و از اجناس «بُنجل» ژاپنی استفاده کردند؛ این ارادهی ملت ژاپن، آنان را در علم و صنعت به نقطهای رساند که دنیا در برابر آنها ناچار به تعظیم شود و یا کشور مردم کشور آلمان که خرید کالای خارجی را قبیح و ناپسند میدانند.
هر کالای خارجیای که میخریم، به اندازهای که به شرکت سازنده سود میرسانیم، به صنایع داخلی ضرر وارد میکنیم. ضرر به صنایع داخلی هم یعنی کمک به بیکاری برادر، دوست، فامیل و همسایه خودمان. بیکار شدن یک جوان مجردِ در آستانه ازدواج یا یک مرد عیالوار. یعنی، سوق دادن آنها به سمت راههای خلاف، ناهنجاریهای اجتماعی و... . همچنین بر اساس محاسبات کارشناسان، هر 100 میلیون تومان تقاضای کالای ایرانی در سال، به ایجاد 5 الی 8 شغل منجر میشود. «به این ترتیب، اگر هر ایرانی در هر روز 1000 تومان کالای ایرانی به جای کالای خارجی مصرف کند، با در نظر گرفتن جمعیت 80 میلیونی ایران، سالانه بیش از 1.5 میلیون شغل در کشورمان ایجاد خواهد شد.»
- ۹۴/۰۲/۲۹
به روز شو عزیز